تو اهل کجایی؟
من اهلِ دوست داشتنم
تو اهلِ کجایی...؟
من اهلِ دوست داشتنم
تو اهلِ کجایی...؟
من یکی را می شناسم
صبح زیر لب بسم الله میگوید..
ظهر "چپ" می زند..
غروب که میشود " لیبرال" است..
و شب "کمونیست" بر میگردد..
و من با خودم چه میکنم..؟
ز بوسیدنی های این روزگار
یکی هم بود دست آموزگار
در خیال من نمیگنجد دلم را بشکنی............
هرکسی آمد، شکست امّا تو هرکس نیستی
برخی رفقا
مثل سالنامه اند
سر سال باید
عوض شان کرد....
صفايى بود ديشب با خيالت خلوت ما را
ولى من باز پنهانى تو را هم آرزو كردم
چند سالته ؟
وقتی سرحالم ۱۶ سال ،
وقتی خسته ام ۲۵ سال
امروز چند سالته ؟
هزار سال..
حال من حال اسیریست که هنگام فرار
یادش افتاد کسی منتظرش نیست, نرفت
کاش هرشب
ساعت9
نیت های بد فردا را
در نایلونی سیاه
درب خانه
می گذاشتیم
بچه که خودش بزرگ می شود...
وظیفه ی تو تربیتش است
ای پدر و مادر..
باید در محشر
همه ی جواب ها را
از حفظ بگویی
دیگر از نت خبری نیست!!!
هرکه در عشق سر از قله برآرد هنر است..
همه تا دامنهی کوه تحمل دارند !
"بارِ جُــو" را عوضِ "خوشه ی گندم" نزنیــم
دلمان ترکیه ای گشــته دم از"قُــم"نزنیم
اینهمه عشق مجازی که چنین مُد شده است
همه کشـک است،دروغ است،توهّـــم نزنیم ...
جنس برخی ها
مثل دندان است
هر قدر مواظبت کنید
باز هم خراب می شوند!
جوانک
انگشتر، گردن بند
و دست بندی طلا
به خودش اویزان کرده بود
بیچاره زنش
تکلیف او
چه می شود!
خدایا کسی که با تو زندگی نمی کند،
زندگی نمی کند،
خدایا زندگی دوباره ام ببخش!
یک عمر هوای دل خود داشتم اما ...
یک لحظه نگاه " تو"به هم ریخت دلم را....