شد قامت پیغمبر از این اجر خمیده
بر صورت معصوم تو زد "زجر" کشیده
بعد از تو به هر کس که ستم دید به ناحق
گفتیم خدا رحم کند، "زجر کشیده"

عمریست میگویم:

"دل" ما را بردی حسین..

اما چگونه شمر "سر" تو را برد..

تقویم را ورق زدم و دور اربعین....

خطی ڪشیده ام ولی آقا چه فایده...

آنروز برای کشتن اش شلوغ کردند..

امروز برای زیارتش باید شلوغش کنیم..

ناخوش احوالم برایم استراحت لازم است

نوکرت را چند روزی دعوتش کن کربلا

تمام شبکه های دنیا مجازیست..

دلم را

تنها به شبکه های حقیقی ضریحت گره زده ام..

یا اباعبدالله...

بخـاطر ...دِرهَـم ... چہ .. دَرهَمـت..کردند ...!!

از اینکه حسین....سالار شهیدان شد...

فهمیدم....

جسم ِ درهم را خوب تر می خری...

"این دل درهم مارا هم بخر.."

التماس دعا

وای به حال “تن” هایی

که تو را در اوج “تنهایی” رها کردند

تو ماندی و تنها “هفتاد و دو شمس”

تو کیستی که در غم از دست دادنت
مردان ما شبیه زنان گریه میکنند؟

سقای حرم آب شدو

آب نیاورد...

گفتم کمی به خاطر من بیش تر بایست
گفتی پرنده بال و پرش پس برای چیست؟

از هواداران‌مان خواسته‌ایم

روز بازی با عراق احترام روز تاسوعا را حفظ کنند

این بازی در تهران برگزار می شود

باید "کوچک" زندگی کرد..

و "بزرگ" مرد..

امضاء: علی اصغر(علیه السلام)

رنج حسين از اين است، كسانى را بايد از دم شمشير بگذراند

كه پدران و برادر و خودش طى سال‏‌هاى سال آنها را از خاك بيرون كشيده

و نيرو داده ولى اكنون آلت دست دشمن شده‌‏اند.........

انسان در دو فصل، ص43

برای "قاسم" شدن..

باید مرگ برایمان "عسل" باشد..

من... حسین را برای دنیای‌ خویش نمی‌خواهم،
که دنیای خود را برای حسین می‌خواهم.

کربلا.... از سنگ خون جوشید..

باید فکری کنم

برای چشم هایم..!

مرحوم آیت الله مروارید نقل می فرمود:
مرحوم میرزای شیرازی به منزل حاج شیخ حسنعلی تهرانی

می روند تا در روضه شرکت کنند،

مرحوم حاج شیخ در منبر این جمله را می خواند:
«دخلت زینب (سلام الله علیها) علی ابن زیاد»
(یعنی:حضرت زینب سلام الله علیها وارد شد در مجلس ابن زیاد)
میرزا حالشان متغیر می شود و میفرماید:
بقیه را نگو، بس است!
یعنی تا حق آن را ادا کنیم....

عاشقی کردم که مجنونم کنند

خاک تو آغشته با خونم کنند

عشق تو باشد بهشتم یا حسین

تـرسم از این است بیرونم کنند!

.....

محرّم، اشک و روضه، شور و هیأت

هوای پر زدن، شوق زیارت

اگر تا کربلا رفتی دل من

مشو راضی به کمتر از شهادت

در مکاشفه ای حبیب_بن_مظاهر را دیدند و از ایشان پرسیدند که:

شما برای چه می خواهید به دنیا برگردید؟

فرمود: برای 3 کار؛
شرکت در مجلس عزای امام حسین علیه السلام،
آب دادن به مردم
و صلوات فرستادن.

بر اساس محاسبات نجومی و تاریخی واقعه عاشورا

در سال 59 قمری و در روز چهارشنبه 21 مهرماه اتفاق افتاده که امسال

در یک رویداد احتمالا بی سابقه در تقویم ایرانی روز عاشورا در همان تاریخ قرار گرفته است.

مثل یک پرچم

"وجودم" را تکان دادی حسین...

بمدت 12شب ساعت 8شب

مسجدامام حسن عسکری (علیه السلام)

قرارگاه فرهنگی مذهبی عمارساری

بنویسید حرام است به من شهریه ها

صرف و نحو من اگر خرج عزایت نشود

صاحبِ عصر،دگر طاقتمان رفته به باد...
تا محــــرم نشده گر به صِلاح است بیا...!

دل من ..... فقط با پرچم تو

تکان میخورد.....

حسین

حتی به اندازه ی یک عکس گرفتن هم ،
پشت به این خاندان نکنیم !

من فقط یک آرزو دارم که آن هم اربعین

سجده ی شکری کنم پای ستون آخرین

وسط دعای عرفه فریاد زد:
خدایا همه ی مسافران کربلا را
سلامت بدار!
همه بلند گفتند :
آمین !
ادامه داد :
خدارو شکر کسی نفهمید چی گفتم . . .

هر کجا دیدی که عشق آمد سراغت ، در برو

عشق یکجا ثابت است آن هم درون کربلاست.

من از رفیــق هیئتـی ام زخــم خورده ام..

باید فقط به شخص "حسین" اعتماد کرد..

پنجاه و هفت روز دگر مست می شویم

با جامه ی عزای تو یکدست می شویم

پنجاه و هفت روز دگر در حسینیه

آقا خلاصه. نوکر در بست می شویم!

در تمام عمر دارم، حسرت شش گوشه را

طول هفته یک طرف، شب های جمعه یک طرف

عده ای

کشته شدن حسین را

فقط نگاه کردند

 آری گاهی یک نگاه

از صدبار کشتن بدتر است

بیست و هفت شد عدد ماه و دلم بی تاب است

بهترین جای جهان، در حرم  ارباب است

مولا جان !

دیگر از دوری تو پاک شدم دیوانه
آب و نانم شده عکس حرمت باور کن ...

ماه رمضان تمام تلاش خود را میکند...

تا شاید کمی "عطش حسین" را..

به ما بفهماند..!