مرا امیدوار می کنند به بهشت...
مرا امیدوار می کنند به بهشت...
این آتش نشانها
وقتی می بینم از میان آتش
کسی را نجات می دهند!!!
مرا امیدوار می کنند به بهشت...
این آتش نشانها
وقتی می بینم از میان آتش
کسی را نجات می دهند!!!
چه کسی جوابگوی من است؟
بیست و چندسال و این همه سختی..
چه کسی با من همراه است..؟
جز همین شعرهای بدبختی...
نگرانم ولی چه باید کرد
درد دلواپسی نمیفهمد
حرف من خط میخی است رفیق
حرف من را کسی نمیفهمد..
مهربان تر ز مادرم هستی
در بلاها تو یاورم هستی
هر دلی شارژ میشود با تو
پس تو همراه اولم هستی..
زندگی، بچه ای بدون توپ
گیج در یک زمین خاکی بود
باختن بی مسابقه، بی هیچ
زندگی چیز دردناکی بود
شک نکن عبد افسرده ای بودم
یک تن نیمه مرده ای بودم
بی تو خود را حساب می کردم
چک برگشت خورده ای بودم!
میثم جلالی
تو شیرینی منم فرهاد اُستاد
مثه قندی و من قنّاد اُستاد
به نزدت آمدم دانش بجویم
نگیر اِنقد به من ایراد اُستاد
برای نمره به هرجا دویدم
شدم عینِ خودِ سَنباد اُستاد!
فدایت نمره ڪه ارثِ پدر نیست!!
کمک کن واحدم اُفتاد اُستاد!
اگر درسِ تو را از بَر نڪردم
نَده منفی بکن اِرشاد اُستاد!
همینجا می کنم تهدید جدّی!
یه کاری کن نشم معتاد استاد
چرا اشکم اثر بر تو ندارد؟
کشیدی دورِ دل فولاد اُستاد؟
تو آهویی برای خانواده
به ما ڪه میرسی صیاد اُستاد!
شکنجہ میکنی با هر سوالَت
نداری تو خودت اولاد اُستاد؟؟
ببین اِی مهربان با من چه کردی
شده وردِ زبان.. اُستاد اُستاد!
به من گفتی برو بیرون ڪه حذفی!!
عجب حرفِ بدی" مای گاد" اُستاد..!!!؟
آمد این گونه ولی هرچه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصود وبه مقصد نرسید
که اویس قرنی هم به محمّد(ص) نرسید
عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید
غرق رحمت، روانِ هر کس که،
انقلابی و حیدری باشد
هر چه خاک تمامِ یاران است،
باقیِ عمرِ رهبری باشد...
تهران به کل مردم ایران بدهکار است
تهران به من،تو،ما،شما،ایشان بدهکار است
بردند پول نفتها را خرج خود کردند
تهران به خرمشهر و خوزستان بدهکار است
یک عمر را در فقر کامل زندگی کردند
تهران به زابل،خاش،گچساران بدهکار است
آوارهایش را هنوز از دور می بینیم
تهران به بم،به مردم کرمان بدهکار است
مانند قاجاریه بخشیدند دریا را
تهران به سربازان کوچک خان بدهکار است
محرومیت همواره در تقدیرشان بوده
تهران به دلواری،به تنگستان بدهکار است
آتش گرفتند از بخاری های نفت آلود
تهران به فرزندان کردستان بدهکار است
تا تن فروشی،خون فروشی هست،بی تردید
تهران به کل مردم ایران بدهکار است
ببین ما انسانها چقدر کم عقلیم
که جدا شدن از خدا را تولّد مینامیم و جشن هم میگیریم.
هرکس هم میآیدچشم روشنی میآورد.
بچه هم که به دنیا آمده است گریه میکند،
یعنی خدایا مرا کجا آوردهای؟ مگر من چه گناهی کرده بودم؟
مردم از آن طرف چشم روشنی میآورند.چه شهر خرابی است!
کتاب طوبی محبت؛ جلد3 – ص 38
بزرگی وصیت کرد برای سلامتی عقلتان هویج بخورید
همه خندیدند...
و کسی ندانست که عقل همه به چشمشان است...
.....
فاکتور داربست و نصب بنر...........سر رسید شعار امسال و
ارتش بیست میلیونی... تکبیر.........ارتش کارت های فعال و
اقتصاد کمی مقاومتی...........بازتولید پتک و بیل و کلنگ
سریال های فاخر کره ای............موضع مادر عمو پورنگ
فاز تخریب دولت قبلی..............با هدفمندسازی مردم
طرح تغییر نام یک کوچه ............از مفتح به لادن چندم
دم سگ تا ابد همین جوری ست..........و همین جور ذات بعضی ها
لرزش روح پرفتوح امام ............دفتر خاطرات بعضی ها
از سیاست زیاد حرف نزن...........حرکت ما چراغ خاموش است
مجلسی که ملات میگیرد.............دولتی که بساز بفروش است
جنگ شد، فحش مخملی دادند...........افسر ما ستون پنجم شد
پسر نوح با بدان بنشست...............خاندان مطهرش گم شد
عقده ای ها شلنگ و تخته زدند.......در فضایی که باز تر شده بود
طبق تحقیق شاهدی عینی............مرغ همسایه غاز تر شده بود
یادمان داده اند که: ساکت شو...........جلوی در نباش، راه برو
بعد با کدخدا بگو و بخند .............بعد پشت ((فرودگاه)) برو
فیلم ما را بگیر، راحت باش........دوربین و صدا که تنظیم است
توی این سینه دردها داریم.........شربت سینه حیف تحریم است
باطن روضه گرفتن به تو هشیاری بود
گریــــه و سینــهزنی علــت بیـــــــداری بود
هر ڪجا نام تو باشد درِ رحمتـــــــ باز اسـت
چونکه "9 دے" حــــاصڸ دَه روز عـــزاداری بود
گریه بر سجاده یا بر شانه یاری عزیز
ای خدا، ما با کدامین کارها زیباتریم؟
"سه خردمند شرقی کسانی بودند که هنگام تولد عیسی مسیح
در محل اختفای حضرت مریم برای او هدایایی ارزشمندی بردند .
آن ها بودند که سنت هدیه کریسمس را اختراع کردند
از این سه تن به نامهای : لهراسب ؛ جاماسب و گشتاسب یاد شده است .
نامهای دیگری که در زبانهایی غیر از پارسی (در متون مسیحی ) بدان اشاره شده
عباراتتد از : کاسپار ؛ ملکیور و پالتازار . بی شک این سه تن پارسی بوده
و در سفرنامه مارکوپولو مقبره و آرامگاه این سه تن در مکانی مربعی شکل در ساوه نزدیکی تهران بوده
و در اثری از استاد حسین بهزاد نگارگر ایرانی بدان اشاره شده است .
اینجا مصوب است مردم یارانه_عبادت می گیرند.
یعنی اگر مسجد با کلیسا یا... بروند، دولت پول پرداخت می کند.
دلیلش جالب است.
دولت معتقد است، با افزایش_ظریب_دینداری و ایمان باوری،
تعهداجتماعی مردم افزایش و میزان بزهکاری_کاهش می یابد.
در واقع بودجه_پلیس را می دهد به معابد.
این یعنی پیشگیری_جرم.
آن وقت در یک کشور اسلامی که اسمش را نمی گویم
مساجد کم و بودجه زندان ها را افزایش می دهند...