فکروذکر

بی وضو وارد نشو....میکده حمام نیست

با خیالت..

 

گر بگویم با خیالت تا كجاها رفته ام
 مردمان این زمانه سنگسارم میكنند..

 


شغل رسمی من

 

تمام زندگی ام جنگ تن به تن بوده ست!

و شغل رسمی من «دوست داشتن» بوده ست!

 


دل من گوشه صحنت..

 

دل ندارم که به معشوق زمینی بدهم. . .
دل من گوشه صحنت بخدا جامانده. . .

 


یاد تو..

 

 

روی نــبودت هم حسابی تازه وا کردم
 یـــــاد تو می ارزد به بودنهای خیلی ها

 


طبق عادت

طبق عادت ،من نمازم راشکسته خوانده ام
درخیالم که هنوز کرب و بلا هستم حسین


چرا از همه زندگیت زدی؟؟

همین‌جوری می‌خواستم ببینم چی میگن! برام جالب بود. از خیلی از عراقیا

و موکب‌دارا همین سوالو می‌پرسیدم. یکی گفت: همه زندگیمو مدیون حسینم،

قول دادم تا آخر عمرم نوکری زائراشو بکنم. یکی‌شون گفت: سیر کردن زائر

امام حسین خیلی ثواب داره. یکی گفت خدمت به زائرا، خدمت به امام‌حسینه.

اما بین این همه، یه جواب خیلی به دلم نشست...

یه پسر جوونِ سبزه که یه سینی خرما دستش گرفته بود و اول صبح وایساده بود

وسط مسیر. سینی رو گرفت سمتم. یه خرما ورداشتم و پرسیدم:

چرا برای چند روز از همه زندگی‌ت زدی اومدی اینجا که از زائرا پذیرایی کنی؟

اشک تو چشاش حلقه زد، بغضش رو خورد و با یه صدای گرفته با همون لهجه‌ی

عراقی، دست و پا شکسته شروع کرد فارسی صحبت کردن:

هرسال همه دل‌خوشیم اینه که فقط یه بار یکی از این خرماها رو به امام‌زمانم تعارف کرده باشم

... همین


مرگ و جدایی

دهخدا تجربه ی عشق ندارد، ورنه.........

معنی مرگ و جدایی به یقین هر دو یکیست


حرف شماست..

دنیای حقیقی که سر جای خودش...
دنیای مجازی ام فقط حرف شماست...


عیبی ندارد

نطلبیدی مرا عیبی ندارد ارباب...
روسیاهی مرا خوب عمومی کردی!


کربلای من

من گیر این دو برگِ گذرنامه نیستم...

کرب و بلای من به گذرکردن از ”من“ است ...


قلب ناپاک

لنگ ویزا و تمام این مسائل نیستم..

قلب ناپاکم مرا از کربلایت دور کرد. . .


یا حسین جان ارباب...

تا حسابم کرده باشی بین نوکرها فقط،
نام خود را ثبت کردم داخل سایت سماح....


حسین...

اگر زاهد دعای خیر میگویی مرا این گو
که این آواره ی کوی حسین آواره تر بادا...


مرحوم دولابی

غصه های دنیا را به کسی نگو. با بزرگان بنشین، غصه ات از بین میرود.
در مجلس عزای امام حسین علیه السلام بنشین، غصه ات زایل میشود.


امان از دل زینب


دل کندن

اربعین
تمرین دل کندن است
دل کندن از تو
و تو خودت
تمام تعلقانی
تمام دنیا...!


پیاده شو...

پیاده تا کربلا خوب..... ولی خوب تر از آن..

پیاده شدن از"هوی"و"هوس" است!


یادت باشد....

من که می خوابــــم ولی یادت بماند کربــــــــــــلا

یک شب دیگر به امید وصالت سر به بالین مینهم


گوشواره..

روی سر در مغازه اش پارچه ای نصب کرده بود که..

"به احترام شهادت حضرت رقیه "

امروز در این فروشگاه گوشواره عرضه نمیشود....


زیر پاهای زائران

به بچه‌ها گفتم:‌ «از روش بپرید که کثیف نشه.»
 یک پارچه سفید بود. پهنش کرده بودند وسط جاده!
«لابد مال یکی از همین موکب‌هاست. باد با خودش آورده.»
داشتیم یکی یکی از روی پارچه می‌پریدیم که یک نفر بدو بدو آمد،

دستمان را گرفت و از روی پارچه ردمان کرد!
 تازه فهمیدم که پارچه را باد نیاورده، مرد عرب کفنش را

زیر پای زائرهای اباعبدالله پهن کرده است.


درست عین کوفیان


ای دست بخیر

ای دست به خیرِ طایفه ی دست به خیرها

 آقا نمیشود سفری دست و پا کنی...


عراقی میشوم..

مست چشمت مست ساقی میشوم........ بی قرارت اتفاقی میشوم

می بُرم یک روز از اصلیتم......................آخراز عشقت عراقی میشوم!


سر به بیابان

دوست دارم از غمت در اربعین سر ب بیابان بزنم
آن بیابان ک مسیرش...از نجف تا کربلاست.....


اشک..

دارایی بچه هیئتیها است . . .
بخدا نریزم دل من می میرد. . .


هر سال که به کربلا نروید یک سال از عمرتان کم می‌شود

امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که سالی بر او بگذرد و به زیارت

قبر مطهر امام حسین (علیه السلام) نرود خداوند یک سال از عمرش کم می‌کند.

و نیز فرمود: اگر بگویم بعضی از شما ۳۰ سال زودتر از موعد مقرر، از دنیا می‌روید

دروغ نگفته‌ام چون زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترک می‌کنید


مذاکرت اربعین

کاش امشب حرمت مذاکراتی، بشود
 پنج و یک گوشه ی تو راه نجاتی بشود
 اربعین نامه ی تحریم حرم را بشکن
 حاضرم جان بدهم، توافقاتی بشود

 


تکرار..

تکرار مسواک زدن در همه شبها ، دندانها را سفید میکند.......

و تکرار خاطرات در همه شبها ،....... موها را . . .


حسینی ماندن

محرم "تو" را حسینی میکند..

اما تو

برای حسینی "ماندن"  چه میکنی..؟؟


عطش

حسین بیشتر از لایک
تشنه لبیک بود
افسوس که جای عمل به حرف هایش
پست نوشتیم برای عاشورایش!


داروندارم حسین


تو" حر " نشدی..

عشق آمدو یک لحظه سفر در تو نکرد.......یک پلک به هم زدن نظر در تو نکرد

تو" حر " نشدی مگر چه کردی با خود؟!!........فریاد حسین هم اثر در تو نکرد!!


کاشف الکرب.. . .

گره ای، ک با دست باز نمی شود؛
با "بی دست" باز می شود....


رنج حسین

مرحوم حاج میرزا احمد عابد نهاوندی:

"آن قدر برای خدای سبحان و ائمه اطهار گریه می کنم تا آثاری از وجود من باقی نماند."

....................

رنج حسين از اين است، كسانى را بايد از دم شمشير بگذراند

كه پدران و برادر و خودش طى سال‏‌هاى سال آنها را از خاك بيرون كشيده

و نيرو داده ولى اكنون آلت دست دشمن شده‌‏اند.........انسان در دو فصل، ص43


حبیب

من برای تو همچون "حبیب" نمی شوم......

اما تویی حبیب دلِ تنهایی ام، حسین...


یادمان باشد..


حتی میان خواب، حرم را ندیده‌ایم
با ما چه کرده است گناهانِ بی‌شمار...


ما را ببخش..

مارا ببخش در غم تو کم گریستیم
 اصلا به فکر ماه عزای تو نیستیم
 دنیا چه کرده با دل ما، ای قتیل اشک
 ماه عزا رسیده و دنبال چیستیم؟


چند استکان به نیت من..!

شهید بابایی در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی (رحمه الله علیه) رسیدند

و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی خورد،

مرخصی خواستند. وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه ی جنگ پرسیدند،

شهید بابایی فرمود: من در دهه اول محرم برای شستن استکان های چای

عزاداران به هیئت های جنوب شهر که من را نمی شناسند می روم.

مرخصی را برای آن می خواهم.

امام خمینی (رحمه الله علیه) به ایشان فرمودند: به یک شرط

اجازه مرخصی می دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی!


گریه بر سیدالشهدا


Weblog Themes By Pichak

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

نويسندگان

لينک هاي مفيد

درباره وبلاگ


به وبلاگ ماخوش آمدید... فقط نظر فراموش نشه عزیزان.. مارو هم لینک کنید..

آخرين مطالب